مجله نما، شهرام اشرف ابيانه ۱ قرار نبود «پدرخوانده» قسمت دوم ادامه جاه طلبي هاي فرانسيس فورد كاپولا باشد. اين فيلم يك اجبار اجباري توسط پارامونت براي مدير طراحي بود كه به دنبال راه‌هاي جديد و درجه يك در حرفه فيلمسازي خود بود. ادامه «پدرخوانده» در سبك و محتواي اصلي، در صورت امكان، كاپولا را …

منبع :
درباره‌ي «پدرخوانده» قسمت دوم / زماني كه ناقوس مرگ شروع به نواختن كند

درباره‌ي «پدرخوانده» قسمت دوم / زماني كه ناقوس مرگ شروع به نواختن كند https://ijmarket.com/blog/درباره‌ي-پدرخوانده-قسمت-دوم-زماني/ ايجي ماركت Sat, 01 Jan 2022 18:57:31 0000 فيلم و هنر https://ijmarket.com/blog/درباره‌ي-پدرخوانده-قسمت-دوم-زماني/

مجله نما، شهرام اشرف ابيانه ۱ قرار نبود «پدرخوانده» قسمت دوم ادامه جاه طلبي هاي فرانسيس فورد كاپولا باشد. اين فيلم يك اجبار اجباري توسط پارامونت براي مدير طراحي بود كه به دنبال راه‌هاي جديد و درجه يك در حرفه فيلمسازي خود بود. ادامه «پدرخوانده» در سبك و محتواي اصلي، در صورت امكان، كاپولا را …

منبع :
درباره‌ي «پدرخوانده» قسمت دوم / زماني كه ناقوس مرگ شروع به نواختن كند

مجله نما، شهرام اشرف ابيانه

۱

قرار نبود «پدرخوانده» قسمت دوم ادامه جاه طلبي هاي فرانسيس فورد كاپولا باشد. اين فيلم يك اجبار اجباري توسط پارامونت براي مدير طراحي بود كه به دنبال راه‌هاي جديد و درجه يك در حرفه فيلمسازي خود بود. ادامه «پدرخوانده» در سبك و محتواي اصلي، در صورت امكان، كاپولا را به يك فيلمساز معمولي تبديل مي كند. كاري كه فيلمساز جوان انجام داد. زماني كه كاپولا قرار بود فيلمي بسازد، اين مستند به نمايش هاي خانوادگي دون كورلئونه اضافه شد كه در آن زمان حركتي جسورانه و جوان بود.

كاپولا به اين راضي نبود. لي استراسبرگ، يكي از دو بنيانگذار استوديوي بازيگران، براي ايفاي نقش هيمن راث، شخصيت فرعي، و كارگرداني آل پاچينو انتخاب شد. اين به شكل گيري شخصيت مايكل كمك كرد و به ال پاچينو اين توانايي را داد كه در نمايش بصري خشم غيرقابل كنترلي كه در درون او وجود داشت بازي كند. مردي كه هميشه انتظار دارد عصبانيتش منفجر شود و او را نامرئي، نامفهوم، ظاهر و هميشه ماندگار كند. به عبارت ديگر، در زمان توسعه شخصيت مايكل، يك كارگاه خودكار به رهبري استراسبرگ تأسيس شد. نوعي مغز متفكر با دانش آموز براي ايجاد شيطاني نهفته در دل شخصيت مايكل. طراوت و ارتعاش بازي پاچينو يكي از نقاط قوت فيلم بود. بهبودهاي غيرعادي در سيستم كه در طول فيلمبرداري استوديو غير معمول بود.

2

ما با فيلمي روبرو هستيم كه داستاني دوگانه درباره ظهور و سقوط يك خانواده شبيه به تراژدي هاي يونان باستان دارد. ايده آينده و آينده فيلم را تعيين مي كند كه داستان را از يك فيلم گانگستري معمولي مي گيرد. از آنجايي كه اولين فيلم يك درام خانوادگي درباره خانواده‌هاي مافيايي بود، اينجاست تا در رشته‌هاي ناديده‌اي از بازي قدرت كه اساس فيلم شده است، بيفتد.

پدرخوانده: قسمت دوم پوستر

بخشي از ويتو كه يك قرن پيش در سيسيل و اوايل آمريكا رخ داد، داغ، اسطوره اي و ريتميك است. اتفاقات جذاب اين فصل گرم كه يادآور عكس هاي باستاني است، حس از دست دادن گذشته را به فيلم القا مي كند. آخرين بار نماينده ويتو. مردي آرام و مهربان در خانواده كه مي خواهد امنيت را به خانواده اي كه توسط يك وكيل خارجي، يك آدم ربا محلي، تهديد مي شود، بازگرداند. ظهور ويتو به عنوان يك خداي محلي، مردي مورد احترام همه، در اين ديدگاه مشهود است. ويتو از قدرتي كه جامعه به او داده آگاه است و پايه هاي قدرت خود را تأييد مي كند.

در فصل مايكل، روندي را مي بينيم كه كاملاً برعكس است. خانواده در داخل تلاش مي كنند. آنچه قبلاً منبع قوت خانواده بود، اكنون آغاز فروپاشي آن است. اگر آنقدر به ترس از قدرت نزديك نشويد كه تهديدي براي خانواده خود شويد. اگر اجازه ندهيد انرژي شما به موجودي تبديل شود كه ديگر نمي تواند شخصيت پنهان شما را درك كند. استفاده از رنگ هاي سرد و نگاه مايكل كه هر كدام منتظر ضربه اي از دل اين خانواده هستند، نشان دهنده اين دغدغه و نگراني هميشگي است.

«پدرخوانده» قسمت دوم همچنان يك فيلم خانوادگي است و اگر روح خطرناك آن با تراژدي هاي باستاني همراه شود، با انشعاب همراه است. مانند يك دست آينده است كه قدرت دروني را مي شكند. با از دست دادن ستوني كه اين قدرت بر آن بنا شده است، يعني خانواده. اكنون ايده پدرخوانده چيزي بيش از سايه ترسناكي است كه تمام خانواده را به سمت محور قدرت سوق مي دهد. اين پاشنه آشيل نيروي تازه شكل گرفته است.

ما با يك تجربه ناخوشايند روبرو هستيم كه تنهايي را به ارمغان مي آورد. قدرت، ناباروري و وفاداري را از دست مي دهد. انرژي جويده شده توسط مورچه ها و هيچ چيز مانع اين فروپاشي نمي شود. به همين دليل است كه تنهايي مايكل در باغ در انتهاي فيلم معنا پيدا مي كند. در افتتاحيه، مردم ادعا مي كنند كه دست مايكل، پدرخوانده جديد، و زماني كه او چارچوب را ترك مي كند، صندلي برقي تنها مي ماند. به نظر مي رسد كه در وهله اول هيچ كس به آن تكيه نكرده است. عزت و فريب قدرت است كه نشانه هاي بيروني اقتدار را حفظ كرده است وگرنه چيزي جز فضاي خالي پشت اين قدرت نيست كه بايد اين قدرت را به زبان آورد.

فيلم به ما مي گويد كه با از دست دادن اين احساس دروني، انرژي بدون تقلب مي شود. او مي تواند بايستد، اما قدرت او محدود به صاحب اختيار نيست. مثل اين است كه كل فيلم اين تنهايي بي پايان و دور ماندن از همه سروصدايي را كه براي شما معني قدرت مي كرد را نشان مي دهد. اين آغاز پايان كلمه مرگ است و كلمه مرگ به كسي كه بر تخت مي نشيند اعلام مي شود.

“پدرخوانده” قسمت 2 را در تجربه ببينيد

منبع :
درباره‌ي «پدرخوانده» قسمت دوم / زماني كه ناقوس مرگ شروع به نواختن كند

منبع :https://ijmarket.com
تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.