روزهاي سخت و جانگدازي كه بر ما گذشت را خواهم نوشت

به گزارش سلام دكتر ، دكتر سعيد نمكي در هنگام ارائه مجموعه مستند “شنا با دستان بسته” و عكس صحنه “فرصتي براي بحران” گفت: روزها بسيار سخت بوده است. من اين چيزها را هر روز مي نويسم و ​​اگر يك روز تعطيل داشته باشم و از شر اين لباس خلاص شوم ، در مورد اين روزهاي سخت و دردناك مي نويسم كه به لطف قلم به ما رسيده است.

وي افزود: آنچه خلق شد حماسه بزرگي بود كه حاصل عشق بود. من هيچ معامله اي ندارم نيروي محرك اين حماسه جاودان عشق بود و من هميشه به همكارانم مي گفتم كه عشق را بايد با ديدگاه عاشق نوشت ؛ عاشقانه بايد با قلب نوشت. عشق نوشته مي شود ، توصيف مي شود و بيان مي شود و قلب عاشق چيزي جز قلب هنرمند نيست. هنر از عشق متولد مي شود. هنر بيان عشق است. تعاريف گاهي مي گويند هنر زبان است من هميشه مي گويم كه زبان زبان گفتگوي عاشقانه است و حماسه هاي تاريخي ، حتي در دردناك ترين مواردشان ، اگر به زبان عشق بيان نشوند ، معني ندارد. در طول شاهنامه و جنگ هاي آن ، از زمان به زمان ، آن را با عاشقانه آميخته است ، و همچنين هنگام خواندن بقيه صحنه هاي مرموز تاريخ ، به ويژه در تاريخ شيعيان. شايد شما اين جمله زيبا و تاريخي حضرت زينب (س) را بارها و بارها شنيده باشيد ، در كربلا چه پرسيدي؟ او نگفت خون ، دود ، آتش و شلاق ، به خدا گفت ، من چيزي نيستم جز زيبايي من نديده ام؛ زيرا زينب (س) با عشق آن صحنه هاي سوزان و سوزان را تماشا مي كرد.

نمكي ادامه داد: به همين دليل از همان روزهاي ابتدايي اين حماسه اظهار داشتم كه بايد جامعه هنري كشور را درگير كنيم. زيرا شايد اين داستان در تاريخ سرزمين و جهان بي نظير باشد. البته اين داستان در تاريخ كشور ما ويژگي هاي خاص خود را داشت؛ از آنجايي كه موضوع تحريم ها نه تنها از نظر تجهيزات پزشكي و داروها بلكه در خزانه داري و بانك مركزي نيز خالي بود ، به اين معني است كه ما از همه لحاظ با مشكل روبرو بوديم.

وي افزود: در سال 1999 ، به عنوان سال بحران تاج ، 1.2 ميليارد يورو كمتر از سال آرام 97 ارز هزينه كرديم. همچنين در سال 1998 سيلاب هاي بهاري را تجربه كرديم و پس از آن با اثرات آنفولانزا ، زلزله و غيره روبرو شديم. و همكاران ما كه از اين فشارها خسته شده بودند ، در اواخر فوريه 1998 وارد بحث كويت شدند.

وزير بهداشت ادامه داد: ما تاريخ دفاع مقدس را به گونه اي نوشتيم كه اقوامي مانند مرتضي آويني به صحنه آمدند. اما من بارها گفته ام كه ما با محافظت مقدس تفاوت آشكاري داريم؛ با اين حال حماسه هايي نيز وجود داشت كه ماندگارترين صحنه هاي عاشقانه هستند. اما اين حماسه با دفاع مقدس تفاوت زيادي داشت؛ اول از همه ، در اين داستان و روزهاي اول ، سرداران و فرماندهان ما به مين رفتند. وقتي ماسك و اسلحه نداشتيم و همه جا را تماشا مي كرديم ، آنها به من اطلاع دادند كه امشب ساعت 2 بعد از ظهر محموله از قطر مي رسد و … اما در ساعت 2:30 با خجالت و نااميدي آنها را صدا مي كنند كه انگليس ، آمريكا و … آنها آمدند و آنجا را ترك نكردند و من دوباره از گروهي كه قول دادند تجهيزات را به شما تحويل دهند شرمنده ام.

وي افزود: “در اينجا فرماندهان ما به مين رفتند و شهادت دادند تا به سربازان بگويند و … نترس ؛ زيرا در ووهان چيني صحنه هاي وحشتناكي وجود داشت و البته بعد از مدت كوتاهي اين موج چنان پررنگ بود كه لباس پرستاران نوشتند: “اگر مي ترسيديم كه سرمان بريده شود ، در حلقه عاشقان نمي رقصيديم”.

ادامه دارد